طنینطنین، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

نوگل گلستان عشق و محبت الهی

*تقدیم به دوست عزیزم*

  *تقدیم به دوست عزیزم* نگارش در تاريخ 8 / 1 / 1390 و ساعت 17:50 توسط مامان طاهره  فرشته جووون سلام   خیلی مهربونی خانم ،خیلی با معرفتی و لطف زیادی داری.این رو از ته قلب میگم. بی نهایت از شما ممنونم که میای بهم سر می زنی و از حالم می پرسی ، وقتی می بینم اومدی ،خیلی ذوق میکنم ،حس خیلی خوبی به شما دارم ، ندیده دوستت دارم و برام مثل خواهری که ندارم عزیزی. امیدوارم نی نیت رو به سلامتی بغل کنی و همیشه شاد و مسرور باشی. امیدوارم یک روز با حضور شوهرا و نی نی ها همدیگه رو ملاقات کنیم. به امید روز دیدار ...
1 خرداد 1390

ساعات و لحظات پایانی

ساعات و لحظات پایانی ٨/١/٩٠ می دونی مامان جووونم ، من وقتی می خوام سفر هم برم دم آخری استرس می گیرم که آیا همه چیز سر جاشه و چیزی جا نمونده ، حالا فکر کن بحث تولد دختر عزیزمه ،فکر کنم این آشفتگی ها از استرس و اضطرابه . می دونم لحظه ای که چشمام به تو بیافته همه چیزی درست میشه و حالم بهتر میشه .چقدر دلم می خواد باهات حرف بزنم بهتره برم توی اتاق دیگه ،چون دوست دارم دوتایی تنها باشیم و باهات حرف بزنم. اونا دیگه نیاز با یادداشت کردن نداره چون می دونم همه اش گوشه ذهنت باقی می مونه. عاشقتم   ...
1 خرداد 1390

آخرین پیاده روی

آخرین پیاده روی نگارش در تاريخ 9 / 1 / 1390 و ساعت 0:15 توسط مامان طاهره سلام سلام صد تا سلام اومدم بگم حالم خوبه ، یعنی بعد از یه پیاده روی دو نفری با عشق اولم ،بابای مهربونه دخترم و خوندن شعر دخترمون با هم دیگه و صحبت خصوصی با دخترم حالم اومد سرجاش...... ببخشید خاله ها که اینقدر اوقات تلخی کردم ، آره یه رگ بد دارم که از تو نوشته هام با هاش آشنا شدید ،گاهی میگیره ، البته معمولا ً کوتاهه ولی وقتی بگیره عمیق می گیره و بدجور من رو بهم می ریزه ، ولی الان خوب خوبم.... مامان فرشته عزیزم گاهی لازمه یه دوست مهربون از روی مهربونیش توی گوش آدم هم بزنه تا به خودش بیاد ، تو خواهر عزیز منی ،کلامت همه متین ....... الان خوبم کلی واسه دخ...
1 خرداد 1390

خدایااااااااااااااااااااااااااااااا زبان در شکر تو بی نهایت قاصر است

خدایااااااااااااااااااااااااااااااا زبان در شکر تو بی نهایت قاصر است (١١/١/٩٠) دخترم اومد ، خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااا  اصلا ً قادر به شکر گذاری این همه عظمتت نیستم. با این وجود این بنده ضعیف و ناتوان بی نهایت شکر گذار تو است.. برای این موهبت عظیمی که شامل  نمودی. ۹/۱/۱۳۹۰ ساعت:۹:۵۷ صبح وزن:۳۱۸۰ گرم ...
1 خرداد 1390

چی بگم ، از کجا بگم ، از کی بگم .......

چی بگم ، از کجا بگم ، از کی بگم .......(١١/١/٩٠) از لحظه ای که وارد بیمارستان شدم  تا الان که ۲ روز و ۸ ساعت و ۴۶ دقیقه از حضورت در آغوش مامان و بابا میگذره ، لحظه های ارزشمندی رو پشت سر گذاشتم ، ای کاش می شد برخی از قسمت های داستان زندگی رو به صورت یک فیلم داشت. تمام لحظات و ثانیه هاش رو ،نظیر این پدیده فوق العاده ای که در زندگی من و آرامم پیش اومد ....... تولد تو یکی از بی نظیرترین مسائل زندگی من و بابا بود. ای کاش می تونستم احساساتمون رو اونجوری که واقعا ً بودن برات ثبت کنم..... ...
1 خرداد 1390

دل خودمم ترکید

  دل خودمم ترکید سلام سلام سلام سلام ...........٢٤/١/٩٠ هزار تا سلام به شما خاله های خوب و مهربون ،خدا میدونه که چقدر دلم تنگ شده بود ، چه حال بدی داشتم این روزها چقدر به سایت احتیاج داشتم. ولی در کمال تاسف اینترنتم با مشکل روبرو شده بود و امکان کافی نت رفتن هم واسم وجود نداشت. الان از اینکه هستم خیلی خوشحالم ...
1 خرداد 1390

حال نامساعد مامان در روزهای اول زندگی طنینم

حال نامساعد مامان در روزهای اول زندگی طنینم ٢٦/١/٩٠ دو هفته از تولد طنین خانومم عشق و نفس مامان طاهره،می گذره و مامانی روزهای سختی رو تا الان پشت سر گذاشته.   با اینکه از وجودت ،وجودم پر از عشق و شور و شوق و شعف و شادی شده، ولی با این وجود یک کمی هم اوضاع و احوالم بهم ریخته شده و روی روحیه ام تاثیر گذاشته. اول اینکه چون شما شب ها رو برای بیداری و هشیاری انتخاب کردی ، مامان دچار بی خوابی شده و خیلی خسته و بی حال شدم ، از طرفی طول روز هم معمولا ً خوابم نمی گیره و کم پیش میاد بی خوابی ها جبران بشه. از طرفی دیگه به خاطر شما که یک وقتی آفتاب مهتاب دخترم عین برگ گلم رو آسیبی نزنند،تمام روز توی خونه هستیم   و این قضیه به...
1 خرداد 1390

لذت در آغوش کشیدن یک فرشته کوچولو

لذت در آغوش کشیدن یک فرشته کوچولو(٢٦/١/٩٠) خدای من چقدر در آغوش کشیدن این فرشته کوچولویی که بهمون هدیه دادی لذت بخشه. مخصوصا ً وقتی صورتش رو روی سینه مامان میگذاره و آروم به خواب میره ، دوست دارم ساعت ها به همین حال بشینم و طنینم همین طور در آغوشم در آرامش باشه،که از آرامشش وجود منم پر از آرامش می شه. ...
1 خرداد 1390