حال نامساعد مامان در روزهای اول زندگی طنینم
حال نامساعد مامان در روزهای اول زندگی طنینم ٢٦/١/٩٠
دو هفته از تولد طنین خانومم عشق و نفس مامان طاهره،می گذره و مامانی روزهای سختی رو تا الان پشت سر گذاشته.
با اینکه از وجودت ،وجودم پر از عشق و شور و شوق و شعف و شادی شده، ولی با این وجود یک کمی هم اوضاع و احوالم بهم ریخته شده و روی روحیه ام تاثیر گذاشته. اول اینکه چون شما شب ها رو برای بیداری و هشیاری انتخاب کردی ، مامان دچار بی خوابی شده و خیلی خسته و بی حال شدم ، از طرفی طول روز هم معمولا ً خوابم نمی گیره و کم پیش میاد بی خوابی ها جبران بشه. از طرفی دیگه به خاطر شما که یک وقتی آفتاب مهتاب دخترم عین برگ گلم رو آسیبی نزنند،تمام روز توی خونه هستیم و این قضیه به کسالت های مامان اضافه کرده و از طرفی این بالا و پایین شدن هورمون ها !!همه دست به دست همه دادن تا مامان این روزها روحیه خوبی نداشته باشه .از طرفی اینترنت هم قطع شده بود و تماسم رو با دوستانم از دست داده بودم ، و این هم خیلی بد بود. دوستان و آشنایان هم به هوای اینکه من بعد از عمل اذیت نباشم ، زنگ میزنند تبریک می گن و می گن سر فرصت شما بهتر شدی میایم دیدنتون. خلاصه حال خوبی نداشتم الان دو روزه کمی بهترم. همه میگن تا 40-50 روز اول این جوریه بعد خوب میشه ، هم خواب طنین خانوم خوب میشه و هم روحیه شما. امیدوارم این 40-50 روز زودتر بگذره ، غیر از همه این مسائل حوصلم سر رفته خنده و ذوقت واسه مامان رو ببینم ، الانم زیاد لبخند میزنی ،اما همش توی خواب ، دوست دارم از سر هوشیاری و برای مامان بخندی،عشقم و عمرم.