ساعات و لحظات پایانی
ساعات و لحظات پایانی ٨/١/٩٠ می دونی مامان جووونم ، من وقتی می خوام سفر هم برم دم آخری استرس می گیرم که آیا همه چیز سر جاشه و چیزی جا نمونده ، حالا فکر کن بحث تولد دختر عزیزمه ،فکر کنم این آشفتگی ها از استرس و اضطرابه . می دونم لحظه ای که چشمام به تو بیافته همه چیزی درست میشه و حالم بهتر میشه .چقدر دلم می خواد باهات حرف بزنم بهتره برم توی اتاق دیگه ،چون دوست دارم دوتایی تنها باشیم و باهات حرف بزنم. اونا دیگه نیاز با یادداشت کردن نداره چون می دونم همه اش گوشه ذهنت باقی می مونه. عاشقتم ...