طنینطنین، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

نوگل گلستان عشق و محبت الهی

استقلال

1390/4/4 15:38
نویسنده : مامان طاهره
262 بازدید
اشتراک گذاری

نفففففففففففففففس مامان

دیروز(3/4/90) دو بار تنهایی پایین موندی،یکبار عصر،بابایی بردت پایین پیش عمه گیسو گذاشتت و اومد بالا،وقتی بابایی تنها اومد ،تعجب کردم، گفت آروم بودی گذاشتت پایین ،ولی چون بابابزرگ و مامان بزرگ ندیدنت ،یکبار دیگه شب ،وقتی از پیاده روی - خیلی گرم بود تا برج رفتیم و برگشتیم ،حسابی دست و پات داغ شده بود- برگشتیم ،بابایی دوباره برد گذاشتت پایین و اومد بالا ،با هم شام خوردیم ، ولی زودی زنگ زدن که بیایم دنبالت ،مثل اینکه حسابی بدقلقی کرده بودی و گریه و جیغ و..   (هی وای من)،ولی مامان درکت می کرد خوب شما خسته بودی ، توی گرما بردیمت بیرون و بدون شیر خوردن فرستادیمت پایین، ما بزرگها هم وقتی از گرما میایم خونه حوصله نداریم ،چه برسه به شما طفلکیها، اما عوضش دیشب ساعت 1:30 خوابیدی، کلیییییییییییییییییییی ذوقیدم ،یک سری 5 بیدار شدی و سری دوم ساعت حدود 8:30 بود.

و اما استقلال مامان ، پنج شنبه صبح باید می رفتم جایی ، خیلی ترس داشتم چون برای اولین بار میخواستم شما رو به تنهایی جایی ببرم، اونم با تاکسی ، ولی خوب همه چیز به خوبی گذشت و من برای آرامش خیالم ، کمربند کریرت رو بستم و خلاصه بردم و آوردم ،اونجا هم خواب بودی و نهایت همکاری رو با من کردی.عاشقتم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان مانی جون
5 تیر 90 23:42
ناناز بخورمت که اینقد عسلی
مامان فرشته
6 تیر 90 1:24
سلام عزیزم خوبی ؟ وای خدا جونم عاشقش شدم ماشاا... چقدر ناز شده بوسسسسسسسس
طنین
6 تیر 90 10:34
مسی خاله جون؛ بوس برای شما و مانی
طنین
6 تیر 90 10:35
منم عاشق شمام خاله جون، منتظرم هر چه زودتر گیسو جووون رو ببینم.راستی خاله ،می دونستی اسم عمه من هم گیسو هست.
مامان ماهان
6 تیر 90 14:31
قربونت برم که دخمل آرومی بودی


مسی خاله (طنین)