طنینطنین، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

نوگل گلستان عشق و محبت الهی

دلم گرفته !!!!!!

1390/3/23 11:37
نویسنده : مامان طاهره
300 بازدید
اشتراک گذاری

دلم گرفته !!!!!!

نگارش در تاريخ 7 / 1 / 1390 و ساعت 21:15 توسط مامان طاهره

دلم خیلی گرفته دختر نازه مامان چقدر دلم می خواست بی خبری و ناگهانی از درد بیدار بشم و برم بیمارستان ، درد بکشم و تلاش کنم تا به این دنیا بیای و بعد بگذارنت روی سینم و تو با چشمای نازت به من نگاه کنی، ولی نشد که بشه .........

ته دلم هنوز راضی نیستم.........امروز می خواستم با دکتر تماس بگیرم و برنامه پس فردا رو کنسل کنم و همچنان منتظر بمونم ، ولی بابا آرام  منصرفم کرد،بحث جالبی نداشتیم و باعث شد بیشتر دلم بگیره.........

کلی دعا خوندم از خدای مهربون خواستم که نگامون بکنه و در این چند روز بیشتر از همیشه به ما توجه بکنه ، ازش خواستم که اگر اراده ی اون هم بر نهم نیست ، یک جریانی پیش بیاد که اون روز زایمان انجام نشه ،ولی اگر صلاحمون همینه ،همه چیز خوب پیش بره.....

من رو ببخش ، فکر نکنی از اومدنت ناراحتم ، ولی دوست نداشتم این جوری بیای ....

من همیشه و همه حال عاشقتم

دیشب دندون درد بدی داشتم و تقریباً تا صبح بیدار بودم ،نمی دونی چقدر تکون می خوردی ، هر لحظه یک قسمت از بدنت رو  از شکم مامان می زدی بیرون .... به بابا آرام که گفتم،گفت دخترم داره اسباب و وسایلش رو جمع میکنه ،بعد بهت گفت ؛بابا دقت کن چیزی جا نگذاری.

فقط با تکون نخوردنای دیروزت خواستی مامان رو بکشونی پیش دکتر و معاینه و بعد............

توکل به خدا............

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)