طنینطنین، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

نوگل گلستان عشق و محبت الهی

بدن درد 24/12/89

1390/4/1 0:47
نویسنده : مامان طاهره
310 بازدید
اشتراک گذاری

 

دختر گلم،خوبه از حال و احوال مامان بدونی ،چون مطمئنم وقتی تو بیای از شادی و شعف همه این دردها رو فراموش میکنم.

مامانی مدتی هست تقریبا ً از اول اسفند تا الان که به شدت بدن درد داره ، خصوصا ً از ناحیه زانو و ساق پا،خیلی اذیتم ،ولی چیزی که بیشتر اذیتم میکنه این هست که به خاطر این دردها و البته رعایت حال شما ،نمی تونم به کارام برسم ،نزدیک به عید هست و از طرفی منتظر مسافر ویژمون هستیم یه عالمه کار دارم ،ولی نمی تونم به خوبی به کارام برسم.

خیلی هم بی حال و بی حوصله و کلافه هستم . البته بخشی از این احساس ها به هورمون های بهم ریخته مامانی ارتباط داره ، بخشی از اون به خاطر هوای دلگیر این روزهاست که یا خاک یا ابر،بخشی هم به خاطر اتفاقاتی که توی این ماه افتاد ،صعودهایی که واقع شد و یک بخش هم به خاطر برخی حرفهایی هست که شنیدنشون بدجور دلم آدم رو میشکنه و به درد میاره.

امیدوارم با ورود به سال جدید اوضاع بهتر از این بشه و حال و هوای عید ،حال تازه ای به مامان بده،هر چند عیدا دیگه واسه مامان عید نمیشن!!!!!!!!مگر حضور شما عیدای ما رو رنگ و بوی متفاوتی بده.قلب مامانی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان شیما وحدیث
21 اسفند 89 20:39
ای قربون دل نازنینتون برم .کی دلش اومده قلب مامان طاهره ی مارو ناراحت کنه . غصه نخور این ناراحتیا همیشه هست .منم همیشه به خاطربی معرفتی خیلی ازافراد ناراحتم . به خوبی ها فکرکن. به ماهم سربزن اگه دوست داری وب همدیگرولینک کنیم .تا با هم بیشتردوست بشیم.
مامان طاهره
23 اسفند 89 12:43
مامان شیما و حدیث ممنون از محبتت ممنون که به فکرم هستی. من هم خوشحال مشیم با شما آشنا بشم. خوب و خوش باشید