طنینطنین، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

نوگل گلستان عشق و محبت الهی

گزارشی از ماه سوم 3

1390/4/4 15:05
نویسنده : مامان طاهره
307 بازدید
اشتراک گذاری

اینم یکی از نشانه های زمان خوبت، این جوری به مامان نشون می دی  که خوابت میاد.خیلی ناناز بینی و چشمات رو می مالی.

این هم تلاشت برای غلت زدن که البته هنوز با موفقیت همراه نیست و فقط می تونی پایین تنت رو بچرخونی و بعدش گیر میکنی و کلی نق نق میکنی ،باید بیام نجاتت بدم.

اینم با آب دهن بازی کردن و سرفه های الکیت ، طی همین یکی ،دو هفته ست که این کار رو میکنی ،یعنی آب دهنت رو جلوی لبت جمع کنی ،این یکی رو دیگه به مامان رفتی ، مامان فریده میگه منم که کوچیک بودم با آب دهنم بازی میکردم ،تازه باهاش ته گلوم صدا هم در می آوردم ،ببینم این کار رو هم میکنی یانه، وقتی هم با آب دهنت بازی میکنی ، می پره به گلوت و شروع به سرفه میکنی.

اینم حرف زدنا و آغو کردنات ،که عاشششششششششششششششششقشم ، نمی دونی چه لذتی می بریم از حرف زدنت ، کلی حرف می زنی ، اینم مثل خندیدنت ، در همه حالی حرف می زنی ، حتی موقع شیر خوردن و خوابیدن ، گاهی وقتی توی بغلی خصوصا ً بغل بابایی ، خود به خود شروع میکنی با بابایی حرف زدن ، وقتی حواسش نباشه هم صداش میکنی ، بابایی هم کلی ذوق میکنه ، جدیداً هم که با تصاویر و عروسک های توی اتاقت صحبت میکنی .از صدای خودت هم کلی ذوق میکنی و دست و پا میزنی ،بله دیگه کشف توانایی ها ذوق کردن هم داره. کلی میگیم وقتی زبون باز کنی ،خدا به فریادمون برسه .دو روز پیش دایی فرزاد اومده یک سری پیشمون ، دیدن طنین خانم ، دایی خیلی دوستت داره، وقتی رفته بود خونه به مامانی و بابایی گفته بود که شما خیلی صحبت میکنی تا 3 هفته پیش که امیدیه بودیم ، تا این حد زیاد صحبت نمی کردی و فقط وقتی باهات آغو میکردیم و صحبت میکردیم  جواب می دادی ،اونم از ته گلو و با دهن بسته ، ولی الان الهی شکر کلی تعریف میکنی و تازه از لب و دهنت هم بهره میگری و صداهای متفاتی ایجاد میکنی .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان ماهان
6 تیر 90 14:28
ای جونم چقدر عکساش خوشگل شده
قربون اون آب دهنت عزیزم


ممنون خاله جووون