خنده برای مامانی
طنین جونم به وبلاگ خاله سیما و آنیتا جونش که سر زدم دیدم که اون خاطراتش رو از زبون آنیتا جون می نویسه خیلی خوشم اومد ،تصمیم گرفتم که بعضی خاطراتت رو از زبون خودت بنویسم.
خنده من برای مامان طاهره(١٦/٢/٩٠)
من معمولا ً زیاد می خندم ،مامانی بهم میگه دختر خوش اخلاق و خوش خنده مامان ،اما انگار خنده دو شب پیش من واسش یه مزه دیگه داشت خیلی ذوق کرد ،سری دوم چنان ذوق کرد که من ترسیدم.اخه میدونید دو روزه که خاصه دارم واسه مامان طاهره میخندم.مامانی هم هر بار کلی قربون صدقه من میره و دائم میگه عاشقتم،خیلی بهم مزه میده من هم چند تا خنده خوشکل بهش هدیه کردم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی