گزارشی از ماه سوم 1
نففففففففففففففس مامان (معمولا ً همین جوری با تاکید بر ف صدات میکنم ،بابایی هم تکرار میکنه و کلی می خنده)
اینم گزارش تصویری ماه سوم:
دوست داری روی شکم بخوابی ، وقتی به پهلو هم میگذارم ،سعی میکنی بیای روی شکم این طوری با آرامش بیشتری می خوابی ، حدود یک هفته ست که شب ها هم روی شکم میگذارمت ، تو همین مدت هم تقریبا یاد گرفتی که خودت بخوابی ، بهت شیر میدم و میگذارمت روی شکم ،البته وقتی خیلی خوابت میاد و چشمات قرمز میشه و پر از آب ، بعد سرت رو چند بار به طرفین میکنی و با خودت حرف می زنی تا خواب می ، عاشق این خواب رفتنتم.
توی این ماه به تدریج یاد گرفتی دستت رو بخوری ،اولش اتفاقی بود و فقط مچ دستت ،اونم گاهی ولی به تدریج بیشتر شد و کل دستت رو شامل شد و آگاهانه تر این کار رو انجام می دی.
وای عاشق این نگاه کردن پر جذبه ات هستیم ، خیلی با مزه با مکث و بدون صحبت چند لحظه به آدم خیره میشی، آدم رو از رو می بری ،ماما فریده و بابا یحیی هم عاشق این نگاهت هستند.