سرما خوردگی-24/12/89-
صبح به خیر نو گل گلستان عشق و محبت الهی
خوبی مامانم ؟ عزیزم ، من و بابایی هر دو سرما خوردیم ، خوبه الان شما هنوز تو دلی هستی و گرنه شاید شما هم از من و بابا می گرفتی. بابا بعد از صبحانه رفت دکتر ، ولی من بهتر بودم فعلا ً قصددکتر رفتن ندارم ، با قرقره آب نمک و شلغم و مرکبات دارم خود درمانی میکنم ، راستش واقعا ً دلم نمیاد به این همه قرصایی که دارم می خورم باز دارویی اضافه کنم.
الانم نشستم واست خاطره می نویسم و در عین حال دعاهای کودکانه گذاشتم که شما با اون روح پاکت گوش بدی ،نفس مامان. عاشقتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی