ورود به ماه چهارم
دخترکم ،ناز مامان ،باورم نمیشه که سه ماهه پیش ما هستی ، از امروز هم که 9 تیر 1390 بود، وارد چهارمین ماه زندگیت شدی . کاش می تونستم احساسم رو اونجوری که واقعا ً هست ابراز کنم، نمی دونی ، نمی دونی که چقدر عاشقتیم. عاشقتیم ، خیلی زیاد. من و بابا آرام خیلی خیلی دوستت داریم و باورمون نمیشه که تو رو داریم. از اون لحظه ای که فهمیدیم وجود داری دوستت داشتیم و روز به روز عشقمون بهت بیشتر شد وقتی به دنیا اومدی که دیگه چی بگم . توی این یک ماهی که گذشت ،وقتی بیشتر از قبل بهمون نشون بدی که ما رو میشناسی و این شناختت رو و خوشحالیت از در کنار من و بابایی بودن رو با خنده...